در ماه اسفند چه کنیم؟

پیک سنجش

 

سریع آمد؛ سریع‌تر از آنکه تصورش را می‌کردیم. ماه‌ها یکی پس از دیگری بسرعت طی شدند و به اسفند ماه، آخرین ماه سال، رسیدیم؛ ماهی پر از شتاب، پر از حس­های تازه، پر از نو شدن و نو کردن و پر از شور و اشتیاق. در این میان، داوطلبان کنکور، چندان بهره‌ای از این همه شور و اشتیاق نمی‌برند. بسیاری از آنان از خرید نوروزی چشم پوشی می‌کنند، در پاکسازی خانه نقشی ندارند و در کل ترجیح می‌دهند که وقتشان را صرف مطالعه دروس و آمادگی برای آزمون سراسری پیشِ رو کنند؛ البته گاه در این دوران، داوطلبان شیوه‌ها و برنامه‌هایی را پیش می‌گیرند که چندان علمی و مفید نیست و حتی می تواند تاثیر منفی داشته باشد. در زیر به برخی از این شیوه­ها و راه­کارهایی برای بهره برداری هر چه بهتر از ماه اسفند اشاره می­شود.

حالا زود است
برخی از داوطلبان آزمون سراسری تصور می­کنند که اسفند ماه باید استراحت کنند تا بتوانند در تعطیلات نوروز با تمام قوا درس بخوانند. آنها می­گویند که اگر در اسفندماه مرتب درس بخوانند، برای تعطیلات نوروز خسته خواهند بود و نمی‌توانند از دوران طلایی تعطیلات، بخوبی بهره ببرند!
در واقع این دسته از عزیزان، یک ماه را فدای 14 روز می‌کنند و تصور می‌کنند که این 14 روز، تمام مشکلات و ضعف‌های آنها را پوشش خواهد داد؛ پس ضرورتی ندارد که این روزها خود را خسته کنند و تحت فشار قرار دهند.
باید به این دوستان گفت، همان طور که بارها گفته‌ایم، کنکور، یک مسابقه است و شما باید در یک رقابت علمی شرکت کنید که مابقی داوطلبان هم شرایطی مشابه شما دارند، و هر کس که از شرایط موجود بهترین استفاده را ببرد، نتیجه بهتری کسب خواهد کرد؛ پس اگر شما از روزهای موجود بخوبی بهره نبرید، عده‌ای دیگر از شما سبقت خواهند گرفت؛ افرادی که در ایام تعطیلات نیز درس خواهند خواند و هیچ روزی را به بطالت نمی‌گذرانند؛ از سوی دیگر، این به دور از منطق است که ما یک ماه را فدای 14 روز بکنیم؛ بخصوص که از آینده خبر نداریم و نمی‌دانیم که آیا در تعطیلات نوروز آمادگی جسمی و روحی لازم را برای مطالعه جدی و تمام وقت خواهیم داشت یا نه، و آیا مشکلی برای ما یا یکی از نزدیکانمان اتفاق نخواهد افتاد یا خیر، و ده‌ها احتمال دیگر که از هم اکنون نمی‌توان آن را پیش بینی کرد.
اسفند باید کتاب‌ها را ببندم

در مقابل کسانی که تصور می­کنند اسفند زمان درس خواندن و مطالعۀ جدی نیست، عده‌ای از داوطلبان برنامه‌شان را بر این گذاشته‌اند که تا پایان اسفند ماه، کتاب‌های سال چهارم را به طور کامل بخوانند و حتی برخی پا را فراتر از این گذاشته و برنامه‌ریزی‌شان بر این اساس است که دروس پایه و سال چهارم را تا پایان اسفند به صورت کامل بخوانند و به قول معروف پیش و پایه را ببندند و بعد از تعطیلات نوروز، فقط به تست زدن و مرور دروس بپردازند؛ زیرا، متاسفانه تمام شدن کتاب‌ها تا اسفند ماه، یک اصل و افتخار برای تعدادی از مدارس غیرانتفاعی شده است؛ مدارسی که کیفیت را فدای کمیّت می‌‌کنند؛ چون کتابی که برای یک سال تحصیلی تالیف شده است، سریع‌تر درس داده می‌شود تا در موعد مورد نظر به پایان برسد؛ البته تعدادی از این مدارس، سال تحصیلی خود را از تابستان آغاز می‌کنند؛ اما همان مدارس نیز خوب می‌دانند که کیفیت تابستان مثل سال تحصیلی اصلی نیست و بسیاری از دانش‌آموزان با همان دقت و تامل سال تحصیلی در تابستان مطالعه نمی‌کنند؛ از سوی دیگر، حتی بسیاری از داوطلبان تک رقمی آزمون‌های سراسری معتقدند که بهتر است بخشی از درس‌ها را برای بعد از تعطیلات نوروزی گذاشت تا بتوان با علاقه و اشتیاق بیشتری سر کلاس درس حاضر شد و به مطالعه پرداخت و از تکراری بودن مطالب نیز خسته نشد.

برای مثال، سید شایان پور میر بابایی، رتبه ۱ کشوری گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری ۹۳، در این باره می‌گوید: «تعطیلات نوروز کتاب‌های پایه و ترم اول سال چهارم را مرور کردم و بعضی از درس‌هایی که هنوز نخوانده بودم، پیش خوانی کردم؛ چون من بعضی از درس‌ها را تا عید تمام نکردم و برای بعد از تعطیلات نوروزی گذاشتم؛ زیرا فکر کردم که اگر همه درس‌ها را بخوانم، شاید بعد از عید انگیزه لازم را برای مطالعه نداشته باشم و افت کنم.»
از سوی دیگر، داوطلبی که تصمیم می‌گیرد درس‌هایش را تا عید تمام کند، این کار در نحوه درس خواندنش تاثیر می‌گذارد. او تصمیم دارد که تا عید حتماً یک دور کتاب‌هایش را بخواند و ناخودآگاه به این موضوع توجه نخواهد کرد که آیا همه مباحث را آموخته است یا خیر، و آیا روی نکته‌هایی که سخت‌تر است یا نیاز به دقت و تامل بیشتری دارد، وقت کافی گذاشته است. برای او مهم این است که کتاب را تمام کند، و وقتی که یک بار کتاب را خواند، خیالش راحت می‌شود؛ چون فکر می‌کند که آن کتاب را مطالعه کرده و بسته است؛ اما دانش‌آموزی که به کمیت مطالعه کار ندارد و امکان دارد که یک مبحث را ۱۵ بار بخواند (هر چند که هنوز کتاب درسی‌اش را به طور کامل یک بار نخوانده است) از یک سو آرامش خاطر دارد؛ چون آنچه را که خوانده است، دقیق مطالعه کرده است، و از سوی دیگر در توهم بسته شدن کتاب درسی نیست و می‌داند که هنوز مطالبی مانده است که باید آنها را با دقت مطالعه کند.

البته نباید در مطالعه کردن وسواس به خرج داد و باید با مدیریت زمان و برنامه‌ریزی پیش رفت؛ اما به تجربه می‌بینیم که سؤال‌های آزمون سراسری، تفهیمی است و برای پاسخگویی به آنها نیاز است که درس‌ها را به طور عمیق و دقیق مطالعه کرد؛ پس نباید روی چند دور خواندن درس‌ها یا اینکه تا کی کتاب‌های درسی را باید به پایان رساند، تاکید داشت؛ مهم این است که درس را چگونه می‌خوانیم؛ آیا همزمان با مطالعه درس‌ها وقتی را به تست زدن و یاد گرفتن نکته‌های تستی اختصاص می‌دهیم؟ آیا به داشتن سرعت در تست زنی فکر می‌کنیم؟ آیا زمانی را به مرور مطالب فراگرفته شده و دوره درس‌ها اختصاص می‌دهیم یا می‌خواهیم که هر جور شده است، یک دور کتاب‌ها را تمام کنیم و بعد از عید آنها را دوره کنیم؟ در واقع، برنامه‌ریزی، زود تمام کردن درس‌ها نیست؛ بلکه بموقع و صحیح انجام دادن کار است.

بیشتر داوطلبان برتر کشوری نیز نمی‌توانند به درستی تعیین کنند که هر کتاب را چند دور خوانده‌اند؛ زیرا بعضی از مباحث را چند بار دوره کرده‌ و برای بعضی از مباحث نیز نیاز به دوره چندانی نداشته‌اند؛ یعنی برای تعداد دوره کردن دروس، ارزشی قایل نبوده‌اند، و مهم‌ترین نکته برایشان، نهادینه شدن مباحث در ذهنشان بوده است؛ چیزی که به آرامش و منطق در مطالعه کردن نیاز دارد.
خوب است بدانید که، بر خلاف تصور بسیاری از داوطلبان، در بین رتبه‌های برتر کنکور، کسی شیوه‌ای عجیب و غریب نداشته است و اکثر این افراد اصلاً کارهای عجیب و بدون برنامه‌ریزی ندارند و یک روند منطقی و مستمر در مطالعه داشته‌اند؛ اما در بین کسانی که رتبه پایین‌تری به دست می‌آورند، بی‌برنامگی و بلاتکلیفی بسیاری دیده می‌شود. آنها به خود، اولیای مدرسه و کتاب‌های درسی‌شان اعتماد ندارند و مدام به فکر یافتن شیوه‌ای خاص هستند تا پیشرفتی ناگهانی و غیر مترقبه داشته باشند، و همین امر نیز باعث می‌شود که عملکردی پایین‌تر از توانایی‌های خود داشته باشند.

داوطلبی که تصمیم می‌گیرد درس‌هایش را تا عید تمام کند، این کار در نحوه درس خواندنش تاثیر می‌گذارد. او تصمیم دارد که تا عید حتماً یک دور کتاب‌هایش را بخواند و ناخودآگاه به این موضوع توجه نخواهد کرد که آیا همه مباحث را آموخته است یا خیر، و آیا روی نکته‌هایی که سخت‌تر است یا نیاز به دقت و تامل بیشتری دارد، وقت کافی گذاشته است. برای او مهم این است که کتاب را تمام کند، و وقتی که یک بار کتاب را خواند، خیالش راحت می‌شود؛ چون فکر می‌کند که آن کتاب را مطالعه کرده و بسته است.