با هر سطح تحصیلی و آمادگی که هستید، یک روش مطالعه خاص رو باید در پیش بگیرید. اینجا بهتون میگیم که با هر سطح آمادگی، چطوری باید درس زیست شناسی رو برای آزمون سراسری گروه علوم تجربی مطالعه کنید.
رویای من اینه ...،
نه، دنیای بی کینه نیست! رویای من اینه که زیست رو تو کنکور صد بزنم. می فهمی صد. اما زیست رو چطوری بخونیم؟ اصول خوندن زیست چیه؟ از چه میانبری استفاده کنیم که زیست رو صد بزنیم؟ اصلاً میشه قرصش رو داشته باشیم تا روز کنکور بخوریم و بدون خوندنش صد بزنیم؟
واسه این درس اگه دنبال قرص خوردن هستید، شما دکتر نمیشید؛ بلکه باید برید پیش دکتر تا بهتون قرص بده تا خوب بشید. اما بپردازیم به اصل مطلب. اصول خوندن زیست در سه کلمه خلاصه میشه: روش مات. مات یعنی مفهومی، ارتباطی و ترکیبی. با این روش می تونید درس زیست رو مات کنید. باید یک نوع تکنیک خاص رو توی درس خوندتون استفاده کنید تا بتونید هم مفهومی بخونید و هم ارتباطات بین مطالب مختلف رو کشف کنید و در نهایت این ارتباطات رو به هم بچسبونید. علاوه بر این که این اصول ثابت هستند، چیزهای دیگه هم در این امر دخالت دارند. مثلاً یک نفر زیست رو دوست داره و از زمان دبیرستان خوب خونده و یک نفر زیست رو دوست نداره و زمان دبیرستان هم ناپلئونی پیش رفته. متن کامل در ادامه مطلب...
کسانی که در درس زیست شناسی مهارت دارند و با عشق تمام این درس رو خوندند.
این افراد باید در ابتدا سعی کنند خط به خط کتاب رو نکته به نکته و مو به مو بخونند. نکته به نکته یعنی این که نکات مهم رو ببینند و خوب یاد بگیرند و مو به مو یعنی اینکه به واژه هایی مثل "و"، "یا"، "برخی"، "بعضی"، "ها"، "ترین" و حتی ویرگول ها توجه کنند. تمامی شکل ها و فعالیت ها و نمودارها رو باید از بالا تا پایین بررسی کنند و نکته برداری کنند. برای نکته برداری و یادداشت برداری، دفتر جداگانه نداشته باشند و تو خود کتاب این کار رو انجام بدن. باید تمام زوایا و گوشه های کتاب پر از یادداشت برداری بشه. بعد از خوندن اون فصل پیشنهاد اکید میشه که حتماً تستها رو بزنند و نکات تستی رو به بقیه یادداشت ها اضافه کنند. همراه با مرور باید کتاب تموم بشه. یعنی فقط نخونید و برید جلو بلکه دائماً مرور کنید. خیلی مرور کنید. بعد از تموم شدن این پروسه خطیر و البته زمانبر، نوبت میرسه به خوندن کل کتاب. حالا باید تمام فصلهای اون کتاب رو در صورت وجود ارتباطات کوچیک، به هم وصل کنید. اگر نکته ای درباره فلان عضو بدن اومده و در یه فصل دیگه اسمی از همون عضو اومده باید اونها رو به هم مرتبط کنید. بعد از اتمام هر کتاب و همچنان مرور های مستمر، شما فاز ارتباطی رو هم تموم می کنید و حالا باید برید تو فاز ترکیبی. فاز ترکیبی یعنی وحدت هر سه کتاب با هم. باید هر سه کتاب رو حالا ترکیبی بخونید. در قسمت قبل ارتباطات رو مشخص کردید و حالا باید همه رو به هم بچسبونید. حالا شما درسهایی به نام زیست 2 و 3 و پیش ندارید، بلکه درسی دارید به نام زیست شناسی. به این عمل می گن رسیدن به عرفان در درس زیست شناسی!
اما یک موضوع مهم. اینایی که گفته شد مخصوص خوندن خود درس بود. باید تستها رو چجوری بخونیم؟ برای خوندن تستها باید به نحو زیر عمل کنید:
در فاز اول تست زنی، شما تست می زنید تا نوع خوندنتون بر مبنای تفکر طراح نظم پیدا کنه و نکات تستی رو به یادداشتهاتون اضافه کنید.
در فاز دوم تست زنی، شما تست می زنید تا بیشتر مطالبی که خوندید مرور بشه. شما باید همزمان با مرور درسها، تستها رو هم مرور کنید. بعد از این مرحله، باید تستها رو عمقی تر بزنید. پس تا الان داشتیم چی کار می کردیم؟ تا الان داشتید با جو تست آشنا و سپس همگام می شدید. از اینجا به بعد شما در نقش طراح و آنالیزور تست هستید. در اینجا باید گزینه های غلط رو هم بررسی کنید تا کل مطالب تو ذهنتون مرور چندین باره بشه. شما باید برای گزینه های غلط سؤال پیدا کنید و یا دلیل غلط بودن اون رو برای خودتون توضیح بدید.
در برنامه ریزی دقیقاً چنین مدل مفهومی، ارتباطی و ترکیبی برای این درس به کار برده شده تا گام به گام جلو برید و سردرگم نشید. مرورهای مکرر و لایتنری در این سیستم، حتی مرور شما رو هم منظم می کنه. همچنین بزرگترین اشتباه بچه های تجربی اینه که زمانی برای ریاضی و فیزیک نمی ذارن و کل زمان رو می ذارن روی زیست. تو برنامه ریزی 3گام از چنین اشتباه مهلکی جلوگیری میشه. هم به مدل مات در خوندن زیست شناسی می رسید و هم به سایر دروس.
کسانی که به درس زیست شناسی علاقه ندارند و یا هیچ درکی از این درس ندارند.
این افراد کار خیلی سخت تری در پیش دارند. اما نامردن اگه ناامید بشن. برای جلوگیری از ناامیدی این افراد، یه خبر خوب هم دارم و اون این که مدل مات، یه مدل کیش هم داره. قشنگ رفتم تو شطرنج! این مدل یعنی "کتاب یاور شماست". اما چطوری باید کتاب رو تبدیل به یاور خودمون بکنیم. اول باید یک اصل رو در درس زیست شناسی بگم و اون اینه که این درس کلاً درس غیر قابل فهمی نیست و هر کس بخونه متوجه میشه، ولی به عموق اون پی نمی بره. در واقع مثل ریاضی نیست که ببینی و سر درنیاری. می تونی ببینی و سر در بیاری. در این مدل دیگه صد زدن یک مقدار سخته ولی رسیدن به درصدهایی مثل 70 رو میشه ممکن دونست. دوستانی که از عارضه زیست رنج می برند باید ابتدا در گام اول یک دور کل کتاب رو بخونند. منظورم این نیست که روزنامه وار بخونند. بلکه باید بخونند تا سر دربیارن که کلاً حرف حساب کتاب چیه. اگه پاراگرافی رو نفهمیدند باید برگردند و از اول اون پاراگراف رو بخونند. بعد از تموم شدن کتاب به این ترتیب، باید برن سراغ تستها. اما چرا باید برن سراغ تستها؟ برای این که قراره بفهمند که کلاً از این کتابی که خوندند قراره چجوری سؤال بیاد. فصل به فصل تستها رو می خونند و البته قطعاً به تعداد زیادی از اونها نمی تونند جواب بدن. خوشبختانه چیزی وجود داره به نام پاسخنامه. بله باز هم کتاب یاور شماست. جواب رو از تو پاسخنامه می بینند و کامل می خونند. بعد می رن سراغ خوندن مجدد فصل و حالا نوبت مفهومی و عمیق خوندنه. شروع می کنند به یادداشت برداری تو خود کتاب و کل فعالیت ها و نمودارها و شکل ها رو هم خوب می خونند. این افراد بهتره در این مرحله به واژه هایی مثل "و"، "یا"، "برخی"، "بعضی"، "ها"، "ترین" و حتی ویرگول ها توجه نکنند. تأکید می شود که توجه نکنند. بعد از این که کل فصول یک کتاب رو اینجوری خوندند، حالا باید برن سراغ دوباره خوندن کتاب و کشف ارتباطات و در اینجاست که باید به به واژه هایی مثل "و"، "یا"، "برخی"، "بعضی"، "ها"، "ترین" و حتی ویرگول ها توجه کنند. تأکید می کنم که توجه بکنند. همزمان با تمام این کارها مرور هم باید انجام بشه. بعد از این مرحله و تموم شدن هر سه کتاب زیست، باید برن سراغ چسبوندن همه چیز به هم. در هر مرحله چه دوره و فازهای مختلف مطالعاتی، کتاب یاور شماست. یعنی باید کتاب جلوتون باشه و هی از هر تست هر چیزی یاد گرفتید توش بنویسید. توجه داشته باشید که شما باید تمام تستها رو با تمام گزینه های درست و غلط حفظ باشید.
تو برنامه ریزی ، دقیقاً چنین روشی رو برای افرادی که هیچی از زیست نمی فهمند و یا در این درس ضعیف هستند استفاده می کنیم. مرور مکرر و تست زنی مکرر و دائماً و دائماً این داستان تکرار میشه تا شما تبدیل بشید به کسی که نشدن رو تبدیل به شدن کرد.